اولین دستنوشته من
نوشته شده به وسیله ی در تاریخ 90/3/4:: 8:51 صبح
سلام؛ این اولین دستنوشته منه . الان که دارم مینویسم حالم زیاد خوب نیست البته از نظر روحی . کسالت و بیانگیزهگی رو در خودم دارم احساس میکنم. راستش از این حال خودم اصلاً خوشم نمیاد . ولی میخوام با یه تصمیم جدی از این حالت خارج بشم . خودم متوجه شدم دردم چیه و علاج دردم رو هم خوب میدونم . هر وقت به وظیفه خودم، یعنی یعنی همون کاری رو که باید الان انجام بدم، انجام میدم حالم خوبه و شاداب هستم . اما وقتم رو که به بطالت میگذرونم حالم اینطور میشه . پس از همین تاریخ و از همین ساعت یه باره دیگه میخوام تصمیم بگیرم که جدّیتر به زندگی نگاه کنم و یک لحظه از تلاش و جدیت مخصوصاً درس خوندن خسته نشم . میخوام همین الان شروع کنم . امیدوارم در پست بعدی خبرهای خوبی برا خودم داشته باشم . فعلا خدانگهدار .
خاطره، دلنوشته، شخصی